15:23

marta🎻 marta🎻 marta🎻 · 1400/12/06 14:23 ·

صدای موزیکو تا آخر زیاد میکنم

سعی میکنم بهش فکر نکنم

سعی میکنم به یاد نیارم حرفاشو،کاراشو،نگاهشو

ولی باز یادم میاد باز هق هقم بلند تر میشه

همین‌الان که اینارو میگم‌چشام از اشک صفحه کیبورد رو تار میبینه!

از گریه نفسمم بالا نمیاد

فاک به همشون

کل بدنم رو ویبره اس

...I`m faling agin

الان یه چهل دقیقه ایی میشه که دارم گریه میکنم و گریه ام تمومی نداره...

همین الان اوا گفت"نرگس خوبی عزیزم؟"این کافی بود تا گریه ام دوبرابر بشه

الانم خیلی سگی سردرد دارم‌و باید برم‌ازمون هوش بدم